... این رئیس جمهور است که به تأیید «ولی فقیه» به رسمیت شناخته میشود و نه بالعکس.
و انطباق با نظرات و اوامر ولی فقیه ملاک و شاخص داوری دربارهی مواضع و عملکرد رئیس جمهوری یا هر شخص و گروه دیگری است و نه بالعکس. چنان چه در اسلام نیز نماز، روزه، حج، جهاد و ... با «ولایت» قبول میشود و نه بالعکس.
لذا مردم مسلمان به خاطر رئیس جمهوری موافق یا مخالف «ولیفقیه» نمیشوند، بلکه به خاطر «ولیفقیه» موافق یا مخالف رئیس جمهور یا سایر شخصیتها یا گروههای سیاسی میشوند. چنان چه در دورههای گذشته، وقتی ولیفقیه از مخالفان خواستند که با دولتهای آقایان هاشمی یا خاتمی هم کاری کنند، اهل ولایت، لبیک گفتند و به رغم همهی مخالفتهای اساسی (به ویژه در دورهی آقای خاتمی) همکاری کردند، تا به اصل نظام خدشهای وارد نشود.
معنی «فصل الخطاب» همین است. یعنی وقتی اختلافی پیش آمد، ولی فقیه حرف آخر را میزند و همه باید تابع باشند، نه این که اگر حرف و نظر ایشان وفق مرادشان نشد، تازه بگویند: چرا چنین گفت و چرا چنان نگفت؟!
این اعتراض درست مصداق آن است که طرفین اختلاف بر اساس آیهی مبارکهی ذیل به خدا، رسول و اولیالامر رجوع کنند و یک عده پس از شنیدن حکم بگویند: اگر او خداست، یا او پیامبر است و یا او اولیالامر است، پس چرا چنین حکم داد؟!
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا (النساء – 59)
اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولو الامر خویش فرمان برید. و چون در امرى اختلاف کردید اگر- به خدا و روز قیامت ایمان دارید- به خدا و پیامبر رجوع کنید. در این خیر شماست و سرانجامى بهتر دارد.
و انطباق با نظرات و اوامر ولی فقیه ملاک و شاخص داوری دربارهی مواضع و عملکرد رئیس جمهوری یا هر شخص و گروه دیگری است و نه بالعکس. چنان چه در اسلام نیز نماز، روزه، حج، جهاد و ... با «ولایت» قبول میشود و نه بالعکس.
لذا مردم مسلمان به خاطر رئیس جمهوری موافق یا مخالف «ولیفقیه» نمیشوند، بلکه به خاطر «ولیفقیه» موافق یا مخالف رئیس جمهور یا سایر شخصیتها یا گروههای سیاسی میشوند. چنان چه در دورههای گذشته، وقتی ولیفقیه از مخالفان خواستند که با دولتهای آقایان هاشمی یا خاتمی هم کاری کنند، اهل ولایت، لبیک گفتند و به رغم همهی مخالفتهای اساسی (به ویژه در دورهی آقای خاتمی) همکاری کردند، تا به اصل نظام خدشهای وارد نشود.
معنی «فصل الخطاب» همین است. یعنی وقتی اختلافی پیش آمد، ولی فقیه حرف آخر را میزند و همه باید تابع باشند، نه این که اگر حرف و نظر ایشان وفق مرادشان نشد، تازه بگویند: چرا چنین گفت و چرا چنان نگفت؟!
این اعتراض درست مصداق آن است که طرفین اختلاف بر اساس آیهی مبارکهی ذیل به خدا، رسول و اولیالامر رجوع کنند و یک عده پس از شنیدن حکم بگویند: اگر او خداست، یا او پیامبر است و یا او اولیالامر است، پس چرا چنین حکم داد؟!
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا (النساء – 59)
اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولو الامر خویش فرمان برید. و چون در امرى اختلاف کردید اگر- به خدا و روز قیامت ایمان دارید- به خدا و پیامبر رجوع کنید. در این خیر شماست و سرانجامى بهتر دارد.
تاریخ درج در کلوب: 1389.02.31 ساعت 01:21
برچسب ها : انقلاب و حکومت اسلامی ,